حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

مزمور صد و دوازدهم

مزمور صد و دوازدهم 1 .هللویا خوشا به حال کسی که از خد.اوند میترسد، و در وصایای او بسیار رغبت دارد 2 .ذریتش در زمین توانا خواهند بود، طبقة راستان مبارک خواهند شد 3 .توانگری و دولت در خانة او خواهد بود، و عدالتش تا به ابد پایدار است 4 .نور برای راستان در تاریکی طلوع میکند، او کریم و رحیم و عادل اس 5 .فرخنده است شخصی که رئوف و قرضدهنده باشد، او کارهای خود را به انصاف استوار میدارد 6 .زیرا که تا به ابد لغزش نخواهد خورد، مرد عادل تا به ابد در یادها خواهد ماند 7 .از خَبرِ بد نخواهد ترسید، دل او پایدار است و بر خد.اوند توکل دارد 8 .دل او استوار است و خواهد ترسید، تا آرزوی خویش را بر دشمنان خود ببیند

9 .بذل نموده به فقرا بخشیده است عدالتش تا به ابد پایدار است، شاخ او با عزت افراشته خواهد شد 10 .شریر این را دیده غضبناک خواهد شد، دندانهای خود را فشرده گداخته خواهد گشت، آرزوی شریران زایل خواهد گردید

مزمور صد و یازدهم

مزمور صد و یازدهم 1 .هللویا خد.اوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت، در مجلس راستان و در جماعت 2 .کارهای خد.اوند عظیم است، و کسانی که به آنها رغبت دارند در آنها تحقیق میکنند 3 .کار او جلال و کبریایی است، و عدالت وی پایدار تا به ابد 4 .یادگاری برای کارهای عجیب خود ساخته است، خد.اوند کریم و رحیم است 5 .ترسندگان خود را رزقی نیکو داده است، عید خویش را ب یاد خواهد داشت تا به ابد 6 .قدرت اعمال خود را برای قوم خود بیان کرده است، تا میراث امتها را بدیشان عطا فرماید 7 .کارهای دستهایش راستی و انصاف است، و جمیع فرایض وی معتبرند 8 .آنها پایدارند تا به ابد، در حقیقت و راستی استوار گشتهاند 9 .فدیهای برای قوم خود فرستاد، و عهد خویش را تا به ابد امر فرمود، نام او قدوس و مهیب است 10 .ترس خد.اوند ابتدای حکمت است، همة عاملین آنها را خردمندی نیکو است، حمد او پایدار است تا به ابد  

مزمور صد و دهم

1 .مزموری برای داوید، کلام خد.اوند درباره آقایم، به یمین من بنشین، تا دشمنانت را به پای تو اندازم

2 .خد.اوند عصای قوت تو را از صیون خواهد فرستاد، در میان دشمنان خود حکمرانی کن 3 .قوم تو در روز (تجمع) سپاهیانت (برای جنگ) با شکوهی قدسی داوطلب شد. (مثل زمان) خارج شدنت از رحم در (طراوت) شبنم طفولیتَت 4 .خد.اوند قسم خورده است وپشیمان نخواهد شد، که تو کاهن هستی تا به ابد، به رتبة ملکیصدق 5 .خد.اوند که (یاری دهنده) به دست راست تو است، در روز غضب خود پادشاهان را شکست خواهد داد 6 .در میان امتها داوری خواهد کرد، (صحنه جنگ را) از لاشها انباشته خواهد ساخت، و سر آنها را در زمین پهناور خواهد کوبید 7 .از نهر سرراه خواهد نوشید، بنابراین سر خود را بر خواهد افراشت

مزمور صد و نهم

مزمور صد و نهم 1 .برای سالار مغنیان، مزمور داوید، ای خد.ای تسبیح من خاموش مباش 2 .زیرا که دهان شرارت و دهان فریب را برمن گشودهاند، و به زبان دروغ بر من سخن گفتهاند 3 .به زبان کینه من را احاطه کردهاند، و بیسبب با من جنگ نمودهاند 4 .به عوض محبت من با من شیطنت میورزند، و اما من به دعا (متوسلم)

5 .و به عوض نیکوئی به من بدی کردهاند، و به عوض محبت عداوت نموده(اند) 6 .مردی شریر را بر او بگمار، و دشمن به قدرت یمین او بایستد 7 .هنگامی که در محاکمه بیاید خطاکار بیرون آید، و دعای او گناه (محسوب) شود 8 .ایام عمرش کم باشند، و منصب او را دیگری ضبط نماید 9 .فرزندان او یتیم بشوند، و زوجة وی بیوه گردد 10 .و فرزندان او آواره شده بکنند، و از خرابههای خود (نان ) را بجویند 11 .طلبکار تمامی مایملک او را با تله (ضبط) نماید، و اجنبیان دسترنج او را تاراج کنند 12 .کسی نباشد که بر او رحمت کند، و بر یتیمان وی احدی رأفت ننماید 13 .ذریت وی منقطع کردند، و در دورة بعد نام ایشان محو شود 14 .عصیان پدرانش نزد خد.اوند به یاد آورده شود، و گناه مادرش محو نگردد 15 .و آنها در مدنظر خد.اوند دائماً بمانند، تا نشانههای ایشان را از زمین ببرد 16 .زیرا که رحمت نمودن را به یاد نیاورد، بلکه بر فقیر و مسکین جفا کرد، و بر شکستهدل تا او را به قتل رساند 17 .چون که لعنت را دوست میداشت بدو رسیده، و چون که برکت را نمیخواست از او دور شده است 18 .و لعنت را مثل ردای خود در برگرفت، و مثل آب به شکمش درآمد و مثل روغن در استخوانهای وی 19 .پس مثل جامهای که او را میپوشاند، و چون کمربندی که به آن همیشه بسته خواهد بود 20 .این است دستمزد مخالفانم از جانب خد.اوند، و برای آنانی که بر جان من بدی میگویند 21 .اما تو ای خد.ا، خد.اوند به خاطر نام خود با من عمل نما، چون که رحمت تو نیکوست من را خلاصی ده 22 .زیرا که من فقیر و مسکین هستم، و دل من در اندرونم مجروح است 23 .مثل سایهای که در زوال باشد رفتهام، و مثل ملخ رانده شدهام 24 .زانوهایم از روزه داشتن میلرزد، و گوشتم از فربهی کاهیده میشود 25 .و من نزد ایشان خوار گردیدهام، و چون من را میبینند سر خود را میجنبانند 26 .ای خد.اوند، خد.ای من منرا یاری فرما، و به حسب رحمت خود من را نجات ده 27 .تا بدانند که این است قدرت تو، و تو ای خد.اوند این را کردهای 28 .ایشان لعنت بکنند اما تو برکت بده، ایشان برخیزند و خجل گردند، و اما بندة تو شادمان شود 29 .جفا کنندگانم به رسوایی شناخته شوند، و خجالت خویش را مثل ردا بپوشند 30 .خد.اوند را به زبان خود بسیار حمد خواهم کرد، و او را در جماعت کثیر حمد خواهم گفت 31 .زیرا که به دست راست مسکین خواهد ایستاد، تا او را از آنانی که بر(ضد) جان او فتوی میدهند برهاند 

مزمور صد و هشتم

مزمور صد و هشتم 1 .سرود و مزمور داوید 2 .ای خد.ا دل من مستحکم است، من میخواهم سرایید و ترنم خواهم نمود و جلال من نیز 3 .ای عود و بربط بیدار شوید، من نیز صبحگاهان (را) بیدار خواهم نمود 4 .ای خد.اوند تو را در میان قومها حمد خواهم گفت، و در میان طایفهها تو را خواهم سرایید 5 .زیرا که رحمت تو فراوان است فوق آسمانها، و راستی تو تا افلاک میرسد 6 .ای خد.ا بر فوق آسمانها متعال باش، و جلال تو بر تمامی زمین (باشد) 7 .تا محبوبان تو خلاصی یابند، به قدرت یمین خود نجات ده و من را اجابت فرما 8 .خد.ا در قدوسیت خود سخن گفته است پس وجد خواهم نمود، شخم را تقسیم میکنم و وادی «سوکُت» را خواهم پیمود 9 .جلعاد از آن من است و منَسی از آن من، و افرائیم خود سر من و یهودا عصای سلطنت من 10 .موآب ظرف شُستوشوی من است، و بر ادوم نعلین خود را خواهم انداخت، و برپِلشت فخر خواهم نمود 11 .کیست که من را به شهر حصین درآورد، کیست که من را به ادوم رهبری نماید 12 .آیا نه تو ای خد.ا که ما را ترک کردهای، و تو ای خد.ا که با لشگرهای ما بیرون نمیآیی 13 .ما را از دشمن امداد فرما، زیرا که مدد انسان باطل است 14 .با (کمک) خد.ا با شجاعت کار خواهیم کرد، و او دشمنان ما را پایمال خواهد نمود