حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

مزمور صد و نوزدهم

عکاس-حسام الدین شفیعیان ====================== قرآن کریم-سوره ی

مزمور صد و نوزدهم 1 .خوشا به حال کاملان طریق، که به شریعت خد.اوند سالکند 2 .خوشا به حال آنانی که شهادات او را حفظ میکنند، و به تمامی دل او را میطلبند 3 .کجروی نیز نمیکنند، و به طریقهای وی سلوک مینمایند 4 .تو فرمانها خود را امر فرمودهای، تا آنها را تماماً نگاه داریم 5 .کاش که راههای من هموار شود، تا فرایض تو را حفظ کنم 6 .آنگاه خجل نخواهم شد، چون تمام اوامرتو را در مدنظر خود دارم 7 .تو را به راستی دل حمد خواهم گفت، چون داوریهای عدالت تو را آموخته شوم 8 .فرایض تو را نگاه میدارم، من را تا همیشه ترک منما 9 .به چه چیز مرد جوان راه خود را هموار میسازد، به نگاه موافق با کلام تو 10 .به تمامی دل تو را طلبیدم، مگذار که از اوامرتو گمراه شوم 11 .کلام تو را در دل مخفی داشتم، که مبادا به تو گناه ورزم 12 .ای خد.اوند تو متبارک هستی، فرایض خود را به من بیاموز 13 .به لبهای خود بیان کردم، تمامی داوریهای دهان تو را 14 .در طریق گواهیهای تو شادمانم چنان که در هر کاری توانگری 15 .در اوامرتو تفکر میکنم، و در طریقهای تو تأمل خواهم کرد 16 .از فرایض تو لذت میبرم، پس کلام تو را فراموش نخواهم کرد

7 .به بندة خود احسان بنما تا زنده بمانم، و کلام تو را حفظ نمایم 18 .چشمان من را بگشا تا از شریعت تو چیزهایی عجیب بینم 19 .من در زمین غریب هستم، اوامر خود را از من مخفی مدار 20 .جان من شکسته میشود، از اشتیاق داوریهای تو در هروقت 21 .ظالمان ملعون را توبیخ نمودی، که از اوامرتو گمراه میشوند 22 .ننگ و رسوایی را از من بگردان، زیرا که گواهیهای تو را حفظ کردهام 23 .سروران نیز نشسته به ضد من سخن گفتند، لیکن بندة تو در فرایض تو تفکر میکند 24 .گواهیهای تو نیز شادی من، و مشورتدهندگان من بودهاند 25 .جان من به خاک چسبیده است، من را موافق کلام خود زنده ساز 26 .راههای خود را ذکر کردم و من را اجابت نمودی، پس فرایض خویش را به من بیاموز 27 .طریق اوامر خود را به من بفهمان، و در کارهای عجیب تو تفکر خواهم نمود 28 .جان من از حزن گداخته میشود، من را موافق کلام خود برپا بدار 29 .راه دروغ را از من دور کن، و شریعت خود را به من عنایت فرما 30 .طریق راستی را اختیار کردم، و داوریهای تو را پیش (روی) خود گذاشتم 31 .به گواهیهای تو پیوستم، ای خد.اوند من را خجل مساز 32 .در طریق فرمانهای تو دوان خواهم رفت، وقتی که دل من را وسعت دادی 33 .ای خد.اوند طریق فرایض خود را به من بیاموز، پس آنها را تا به آخر نگاه خواهم داشت 34 .من را فهم بده و شریعت تو را نگاه خواهم داشت، و ان را به تمامی دل خود حفظ خواهم نمود 35 .من را در طریق اوامر خود سالک گردان، زیرا که در آن رغبت دارم 36 .دل من را به گواهیهای خود مایل گردان، و نه به سوی طمع 37 .چشمانم را از دیدن بدیها برگردان، و از طریق خود من را زنده ساز 38 .کلام خود را بر بندة خویش استوار کن، که بترس تو سپرده شده است 39 .ننگ بدنامی من را که از آن میترسم از من دور کن، زیرا که داوریهای تو نیکو است 40 .هان به اوامرتو اشتیاق دارم، به حسب عدالت خود من را زنده ساز 41 .ای خد.اوند رحمتها تو به من برسد، و نجات تو به حسب کلام تو 42 .تا بتوانم ملامت کنندة خود را جواب دهم، زیرا بر کلام تو توکل دارم 43 .و کلام راستی را از دهانم هرگز مگیر، زیرا که به داوریهای تو امیدوارم 44 .و شریعت تو را همیشه نگاه خواهم داشت، تا به ابد 45 .و به آزادی راه خواهم رفت، زیرا که اوامرتو را طلبیدهام 46 .و در گواهیهای تو به حضور پادشاهان سخن خواهم گفت، و خجل نخواهم شد

7 .و از اوامرتو شادی خواهم یافت، که آنها را دوست میدارم 48 .و دستهای خود را به امرتو که دوست میدارم برنخواهم افراشت، و در فرایض تو تفکر خواهم نمود 49 .کلام خود را با بندة خویش به یاد آور، که من را برآن امیدوار گردانیدی 50 .این در پریشانی تسلی من است، زیرا قول تو من را زنده ساخت 51 .ظالمان من را بسیار استهزاء کردند، لیکن از شریعت تو رو نگردانیم 52 .ای خد.اوند داوریهای تو را از قدیم به یادآوردم، و تسلی مییابم 53 .فراوانی خشم من را درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند 54 .فرایض تو سرودهای من گردید، در خانة تنهایی من 55 .ای خد.اوند نام تو را در شب به یاد آوردم، و شریعت تو را نگاه داشتم 56 .این بهرة من گردید، زیرا که اوامرتو را نگاه داشتم 57 .خد.اوند نصیب من است، گفتم که کلام تو را نگاه خواهم داشت 58 .رضامندی تو را به تمامی دل خود طلبیدم، به حسب کلام خود بر من رحم فرما 59 .در راههای خود تفکر کردم، و پایهای خود را به گواهیهای تو مایل ساختم 60 .شتاب کردم و درنگ نکردم، تا اوامرتو را نگاه دارم 61 .ریسمانهای شریران من را احاطه کرد، لیکن شریعت تو را فراموش نکردم 62 .در نصف شب برخاستم تا تو را حمد گویم، برای داوریهای عدالت تو 63 .من همة ترسندگانت را رفیق هستم، و آنانی را که اوامرتو را نگاه میدارند 64 .ای خد.اوند زمین از رحمت تو پر است، فرایض خود را به من بیاموز 65 .با بندة خود احسان نمودی، ای خد.اوند موافق کلام خویش 66 .خردمندی نیکو و معرفت را به من بیاموز، زیرا که به اوامرتو ایمان آوردم 67 .قبل از آنکه مصیبت را ببینم من گمراه شدم، لیکن اینک کلام تو را نگاه داشتم 68 .تو نیکو هستی و نیکویی میکنی، فرایض خود را به من بیاموز 69 .ظالمان بر من دروغ بستند، و اما من به تمامی دل اوامرتو را نگاه داشتم 70 .دل ایشان مثل پیه فربه است، و اما من به تمامی دل اوامرتو را نگاه داشتم 71 .من را نیکو است که مصیبت را دیدم، تا فرایض تو را بیاموزم 72 .شریعت دهان تو برای من بهتر است، از هزاران طلا و نقره 73 .دستهای تو من را ساخته و آراسته است، من را فهیم گردان تا اوامرتو را بیاموزم 74 .ترسندگان تو چون من را بینند شادمان گردند، زیرا به کلام تو امیدوار هستم 75 .ای خد.اوند دانستهام که داوریهای تو عدل است، و بر حق من را مصیبت دادهای 76 .پس رحمت تو برای تسلی من بشود، موافق کلام تو با بندة خویش

7 .رحمتهای تو به من برسد تا زنده بمانم، زیرا که شریعت تو شادمانی من است 78 .شریران خجل شوند، زیرا به عبث من را ظلم رسانیدند، و اما من در اوامرتو تفکر میکنم 79 .ترسندگان تو به من رجوع کنند، و آنانی که گواهیهای تو را میدانند 80 .دل من در فرایض تو کامل شود، تا خجل نشوم 81 .جان من برای (دریافتن) نجات از تو کاهیده میشود، لیکن به کلام تو امیدوار هستم 82 .چشمان من برای کلام تو تار گردیده است، و میگویم کی من را تسلی خواهی داد 83 .زیرا که مثل مشک دود زده گردیدهام، لیکن فرایض تو را فراموش نکردهام 84 .چند است ایام عمر بندة تو، و کی بر جفاکنندگانم داوری خواهی نمود 85 .شریران برای من دامها گستردند، زیرا که موافق شریعت تو نیستند 86 .تمامی اوامرتو امین است، بر من ناحق جفا کردند پس من را امداد فرما 87 .نزدیک بود که من را از زمین نابود سازند، اما من اوامرتو را ترک نکردم 88 .به حسب رحمت خود من را زنده نگاهدار، تا شهادات ندای تو را نگاه دارم 89 .ای خد.اوند کلام تو، تا به ابد در آسمانها پایدار است 90 .امانت تو نسلاً بعد نسل است، زمین را آراستی و پایدار میماند 91 .برای داوریهای تو تا امروز ایستادهاند، زیرا که همه بندة تو هستند 92 .اگر شریعت تو شادمانی من نمیبود، هر آینه در مذلت خود هلاک میشدم 93 .اوامرتو را تا به ابد فراموش نخواهم کرد، زیرا به آنها من را زنده ساختهای 94 .من از آن تو هستم من را نجات ده، زیرا که اوامرتو را طلبیدم 95 .شریران برای من انتظار کشیدند تا من را هلاک کنند، لیکن در پیمانها تو تأمل میکنم 96 .برای هر کمالی پایانی دیدم، لیکن رحمت تو بینهایت وسیع است 97 .شریعت تو را چهقدر دوست میدارم، تمامی روز تفکر من است 98 .اوامرتو من را از دشمنانم حکیمتر ساخته است، زیرا که همیشه نزد من میباشد 99 .از جمیع معلمان خود داناتر شدم، زیرا که گفتههای تو تفکر من است 100 .از مشایخ خردمندتر شدم، زیرا که اوامرتو را نگاه داشتم 101 .پایهای خود را از هرراه بد نگاه داشتم، تا آنکه کلام تو را حفظ کنم 102 .از داوریهای تو رو برنگردانیم، زیرا که تو من را تعلیم دادی 103 .کلام تو به مذاق من چه شیرین است، و به دهانم از عسل شیرینتر 104 .از احکام تو خویشتنداری را تحصیل کردم، بنابراین هر راه دروغ را مکروه میدارم 105 .کلام تو چراغ راه من، و برای راههای من روشنایی است 106 .قسم خوردم و آن را وفا خواهم نمود، که داوریهای عدالت تو را نگاه خواهم داشت

7 .بسیار ذلیل شدهام، ای خد.اوند موافق کلام خود من را احیاء ساز 108 .ای خد.اوند هدایای بخشیدنی دهان من را منظور فرما، و داوریهای خود را به من بیاموز 109 .جان من همیشه در کف من است، لیکن شریعت تو را فراموش نمیکنم 110 .شریران برای من دام گذاشتهاند، اما از اوامرتو گمراه نشدم 111 .گواهیهای تو را تا به ابد میراث خود ساختهام، زیرا که آنها شادمانی دل من هستند 112 .دل خود را برای بهجا آوردن فرایض تو مایل ساختم، تا به ابد و تا نهایت 113 .مردمان دورو را مکروه داشتهام، لیکن شریعت تو را دوست میدارم 114 .پناه و سپر من تو هستی، به کلام تو انتظار میکشم 115 .ای بدکاران از من دور شوید، اوامر خد.ای خویش را نگاه خواهم داشت 116 .من را به حسب کلام خود تأیید کن تا زنده بمانم، و از امید خود خجل نگردم 117 .من را تقویت کن تا رستگار گردم، و بر فرایض تو همیشه نظر نمایم 118 .همة کسانی را که از فرایض تو گمراه شدهاند حقیر شمردهای، زیرا که تظاهر ایشان دروغ است 119 .جمیع شریرانِ زمین را مثل درد فنا میکنی، بنابراین گواهیهای تو را دوست میدارم 120 .موی بدن من از خوف تو برخاسته است، و از داوریهای تو ترسیدم 121 .داد و عدالت را به جا آوردم، من را به ظلمکنندگانم تسلیم منما 122 .برای سعادت بندة خود ضامن شو، تا شریران بر من ظلم نکنند 123 .چشمانم برای نجات تو تار شده است، و برای کلام عدالت تو 124 .با بندة خویش موافق رحمت خود عمل نما، و فرایض خود را به من بیاموز 125 .من بندة تو هستم من را فهیم گردان، تا گواهیهای تو را دانسته باشم 126 .وقت است که خد.اوند عمل کند، زیرا که شریعت تو را باطل نمودهاند 127 .بنابراین اوامر تو را دوست میدارم، زیادتر از طلا و زر خالص 128 .بنابراین همة اوامرتو را در هر چیز راست میدانم، و هر راه دروغ را مکروه میدارم 129 .گواهیهای تو عجیب است، ازین سبب جان من آنها را نگاه میدارد 130 .کشف کلام تو نور میبخشد، و سادهدلان را فهیم میگرداند 131 .دهان خود را به خوبی بازکرده نفس کشیدم، زیرا که مشتاق اوامرتو بودم 132 .بر من نظر کن و کرم فرما، بر حسب عادت تو به آنانی که نام تو را دوست میدارند 133 .قدمهای من را در کلام خودت بیارا، تا هیچ کجرفتاری برمن تسلط نیابد 134 .من را از ظلم انسان خلاصی ده، تا اوامرتو را نگاه دارم 135 .روی خود را بر بندة خود روشن ساز، و فرایض خود را به من بیاموز 136 .نهرهای آب از چشمانم جاریست، بخاطر(آنانیکه) که شریعت تو را نگاه نمیدارند

7 .ای خد.اوند تو عادل هستی، و داوریهای تو راست است 138 .گواهیهای خود را به راستی امر فرمودی، و به امانت تا نهایت 139 .غیرت من منرا هلاک کرده است، زیرا که دشمنان من کلام تو را فراموش کردهاند 140 .کلام تو بینهایت مصفا است، و بندة تو آن را دوست می دارد 141 .من کوچک و حقیر هستم، اما اوامرتو را فراموش نکردم 142 .عدالت تو عدل است تا به ابد، و شریعت تو راست است 143 .تنگی و ناتوانی من را درگرفته است، اما اوامرتو شادمانی من است 144 .گواهیهای تو عادل است تا به ابد، من را فهیم گردان تا زنده بمانم 145 .به تمامی دل خواندهام ای خد.اوند من را جواب ده، تا فرایض تو را نگاه دارم 146 .تو را خواندهام پس من را نجات ده، و پیمانهای تو را نگاه خواهم داشت 147 .بر طلوع فجر سبقت جسته استغاثه کردم، و کلام تو را انتظار کشیدم 148 .چشمانم بر پاسهای شب سبقت جست، تا در کلام تو تفکر بنمایم 149 .به حسب رحمت خود آواز من را بشنو، ای خد.اوند موافق داوریهای خود من را زنده ساز 150 .آنانی که در پی پستی میروند نزدیک میآیند، و از شریعت تو دور میباشند 151 .ای خد.اوند تو نزدیک هستی، و جمیع اوامرتو راست است 152 .گواهیهای تو را از زمان پیش دانستهام، که آنها را بنیان کردهای تا به ابد 153 .بر بیچارگی من نظر کن و من را خلاصی ده، زیرا که شریعت تو را فراموش نکردهام 154 .در دعوای من دادرسی فرموده من را نجات ده، و به حسب کلام خویش من را زنده ساز 155 .نجات از شریران دور است، زیرا که فرایض تو را نمیطلبند 156 .ای خد.اوند رحمتهای تو بسیار است، به حسب داوریهای خود من را زنده ساز 157 .جفا کنندگان و دشمنان من بسیارند، اما از فرامین تو روبرنگردانیدم 158 .خیانتکاران را دیدم و (با آنها) جدل کردم، زیرا کلام تو را نگاه نمیدارند 159 .ببین که اوامر تو را دوست میدارم، ای خد.اوند به حسب رحمت خود من را زنده ساز 160 .جملة کلام تو راستی است، و تمامی داوری عدالت تو تا به ابد است 161 .فرمانروایان بیجهت بر من جفا کردند، اما دل من از کلام تو ترسان است 162 .من در کلام تو شادمان هستم، مثل کسی که غنیمت وافرپیدا نموده باشد 163 .از دروغ کراهت و نفرت دارم، اما شریعت تو را دوست میدارم 164 .هر روز تو را هفت مرتبه تسبیح میخوانم، برای داوریهای عادلانه تو 165 .آنانی را که شریعت تو را دوست میدارند سلامتی عظیم است، و هیچ چیز باعث لغزش ایشان نخواهد شد 166 .ای خد.اوند برای نجات تو امیدوار هستم، و اوامرتو را به جا میآورم

7 .جان من گواهیهای تو را نگاه داشته است، و آنها را بینهایت دوست میدارم 168 .اوامر و پیمانهای تو را نگاه داشتهام، زیرا که تمام طریقهای من در مدنظرتو است 169 .ای خد.اوند فریاد من به حضور تو برسد، به حسب کلام خود من را فهیم گردان 170 .مناجات من به حضور تو برسد، به حسب کلام خود من را خلاصی ده 171 .لبهای من حمد تو را جاری کند، زیرا فرایض خود را به من آموختهای 172 .زبان من کلام تو را بسراید، زیرا که تمام اوامرتو عدل است 173 .دست تو یاری من بشود، زیرا که وصایای تو را برگزیدهام 174 .ای خد.اوند برای نجات تو مشتاق بودهام، و شریعت تو شادمانی من است 175 .جان من زنده باشد تا تو را تسبیح بخواند، و داوریهای تو مددکار من باشند 176 .مثل گوسفند گم شده آواره گشتم بندة خود را طلب نما، زیرا که اوامرتو را فراموش نکردم 

مزمور صد و شانزدهم-مزمور صد و هفدهم-مزمور صد و هجدهم

مزمور صد و شانزدهم 1 .خد.اوند را محبت مینمایم زیرا که، آواز من و تضرع شنیده است 2 .زیرا که گوش خود را به من فرا داشته است، پس در مدت حیات خود او را خواهم خواند 3 .ریسمانهای مرگ من را احاطه کرد، تنگیهای کور من را دریافت، تنگی و غم پیدا کردم 4 .آنگاه نام خد.اوند را خواندم، آه ای خد.اوند جان من را رهایی ده 5 .خد.اوند رئوف و عادل است، و خد.ای ما رحیم است 6 .خد.اوند سادهدلان را محافظت میکند، ذلیل بودم و من را نجات داد 7 .ای جان من به آسایش خود برگرد، زیرا خد.اوند به تو احسان نموده است 8 .زیرا که جان من را از موت خلاصی دادی، و چشمانم را از اشک و پایهایم را از لغزیدن 9 .به حضور خد.اوند سالک خواهم بود، در زمین زندگان 10 .ایمان آوردم پس سخن گفتم، من بسیار مستمند شدم 11 .در پریشانی خود گفتم، که جمیع آدمیان دروغ گویند 12 .خد.اوند را چگونه ستایش کنم، برای همة احسانهایی که به من نموده است 13 .پیالة نجات را خواهم گرفت، و نام خد.اوند را خواهم خواند

4 .نذرهای خود را برای خد.اوند ادا خواهم کرد، به حضور تمامی قوم او 15 .مرگ مقدسان خد.اوند نیز، در نظر او گرانبها است 16 .آه ای خد.اوند من بندة تو هستم، من بندة تو و پسر کنیزتو هستم، بندهای من را گشودهای 17 .قربانیهای تشکر نزد تو خواهم گذرانید، و نام خد.اوند را خواهم خواند 18 .نذرهای خود را به خد.اوند ادا خواهم کرد، به حضور تمامی قوم وی 19 .در صحنهای خانة خد.اوند، در اندرون تو ای اورشلیم هللویا

مزمور صد و هفدهم 1 .ای جمیع امتها خد.اوند را تسبیح بخوانید، ای تمامی قبایل او را حمد گویید 2 .زیرا که رحمت او بر ما عظیم است، و راستی خد.اوند تا به ابد هللویا

 مزمور صد و هجدهم 1 .خد.اوند را حمد گویید زیرا که نیکوست، و رحمت او تا به ابد است 2) .بنی) اسرائیل بگویند، که رحمت او تا به ابد است 3 .خاندان هارون بگویند، که رحمت او تا به ابد است 4 .ترسندگان خد.اوند بگویند، که رحمت او تا به ابد است 5 .در تنگی «یاه» را خواندم، «یاه» من را اجابت فرموده در جای وسیع آورد 6 .خد.اوند با من است پس نخواهم ترسید، انسان به من چه تواند کرد 7 .خد.اوند برایم از مددکاران من است، پس من بر نفرتکنندگان خود آرزوی خویش را خواهم دید 8 .به خد.اوند پناه بردن بهتر است، از توکل نمودن بر آدمیان 9 .به خد.اوند پناه بردن بهتر است، از توکل نمودن بر قدرتمندان 10 .جمیع امتها من را احاطه کردند، لیکن به نام خد.اوند ایشان را هلاک خواهم کرد 11 .من را احاطه کردند و دور من را گرفتند، لیکن به نام خد.اوند ایشان را هلاک خواهم کرد 12 .مثل زنبورها من را احاطه کردند، و مثل آتش خارها خاموش شدند، زیرا که به نام خد.اوند ایشان را هلاک خواهم کرد 13 .بر من سخت هجوم آوردی تا بیفتم، لیکن خد.اوند من را یاری نمود 14 .خد.اوند قوت و سرود من است، و نجات من شده است 15 .آواز شادمانی و نجات در خیمههای عادلان است، یمین خد.اوند با شجاعت عمل میکند 16 .یمین خد.اوند متعال است، یمین خد.اوند با شجاعت عمل میکند 17 .نمیمیرم بلکه زنده خواهم ماند، و کارهای «یاه» را ذکر خواهم نمود

8» .یاه» من را به شدت تنبیه نموده، لیکن من را به دست مرگ نسپرده است 19 .دروازههای عدالت را برای من بگشایید، به آنها داخل شده «یاه» راه حمد گویم 20 .دروازة خد.اوند اینست، عادلان در آن داخل خواهند شد 21 .تو را حمد میگویم زیرا که من را اجابت فرموده، و (باعث) نجات من شدهای 22 .سنگی را که معماران رد کردند، همان سنگ خشت اول شده است 23 .این از جانب خد.اوند شده، و در نظر ما عجیب است 24 .اینست روزی که خد.اوند ظاهر کرده است، در آن وجد و شادی خواهیم نمود 25 .آه ای خد.اوند نجات ببخش، آه ای خد.اوند سعادت عطا فرما 26 .متبارک باد او که به نام خد.اوند میآید، شما را از خانة خد.اوند برکت میدهیم 27 .خد.اوند خد.ایی است که ما را روشن ساخته است، ذبیحه را به ریسمانها بر شاخهای قربانگاه ببندید 28 .تو خد.ای من هستی تو، پس تو را حمد میگویم، خد.ای من تو را متعال خواهم خواند 29 .خد.اوند را حمد گویید زیرا که نیکوست، و رحمت او تا به ابد است

مزمور صدو پانزدهم

مزمور صدو پانزدهم 1 .ما را نه خد.اوند، ما را نه بلکه خود را جلال ده، بهسبب رحمتت و بهسبب راستی خویش 2 .امتها چرا بگویند، که خد.ای ایشان الان کجاست 3 .اما خد.ای ما در آسمانهاست، آنچه را که اراده نمود به عمل آورده است 4 .بتهای ایشان نقره و طلاست، از صنعت دستهای انسان

5 .آنها را دهان است و سخن نمیگویند، آنها را چشمها است و نمیبینند 6 .آنها را گوشهاست و نمیشنوند، آنها را بینی است و نمیبویند 7 .دستها دارند و لمس نمیکنند، و پایها و راه نمیروند، و به گلوی خود سخن نمیگویند 8 .سازندگان آنها مثل آنها هستند، و هر که بر آنها توکل دارد 9 .ای (بنی) اسرائیل بر خد.اوند توکل نما، او یاریدهنده و سپر ایشان است 10 .ای خاندان هارون بر خد.اوند توکل نمایید، او همراه و سپرایشان است 11 .ای ترسندگان خد.اوند بر خد.اوند توکل نمایید، او همراه و سپر ایشان است 12 .خد.اوند ما را بهیاد آورده برکت میدهد، خاندان (بنی) اسرائیل را برکت خواهد داد، و خاندان هارون را برکت خواهد داد 13 .ترسندگان خد.اوند را برکت خواهد داد، چه کوچک و چه بزرگ 14 .خد.اوند شما را ترقی خواهد داد، شما و فرزندان شما را 15 .شما محبوب خد.اوند هستید، که آسمان و زمین را آفرید 16 .آسمانها آسمانهای خد.اوند است، و اما زمین را به بنیآدم عطا فرمود 17 .مردگان نیستند که «یاه» را تسبیح میخوانند، و نه آنانی که به خاموشی فرو میروند 18 .لیکن ما «یاه» را متبارک خواهیم خواند، از الان و تا به ابد هللویا  

مزمور صد و چهاردهم

مزمور صد و چهاردهم 1 .وقتی که (بنی) اسرائیل از مصر بیرون آمدند، و خاندان یعقوب از قوم اجنبی زبان 2 .یهودا مقدس او بود، و زمین مقدس محل سلطنت وی 3 .دریا این را بدید و گریخت، و اردن به عقب برگشت 4 .کوهها مثل قوچها به جستن درآمدند، و تلها مثل برههای گله 5 .ای دریا تو را چه شد که گریختی، و ای اردن که به عقب برگشتی 6 .ای کوهها که مثل قوچها به جستن درآمدید، و ای تلها که مثل برههای گله 7 .ای زمین از حضور خد.اوند متزلزل شو، و از حضور خد.ای یعقوب 8 .که صخره را دریاچهای آب گردانید، و سنگ خارا را چشمهای آب 

مزمور صدوسیزدهم

مزمور صدور سیزدهم 1 .هللویا ای بندگان خد.اوند تسبیح بخوانید، نام خد.اوند را تسبیح بخوانید 2 .نام خد.اوند متبارک باد، از حال و تا به ابد 3 .از طلوع آفتاب تا مغرب آن، نام خد.اوند تسبیح خوانده شود 4 .خد.اوند بر جمیع امتها متعال است، و جلال وی فوق آسمانها 5 .کیست مانند خد.اوند خد.ای ما، که بر اعلیعلیین نشسته است 6 .و متواضع میشود تا نظر نماید، و بر آسمانها و بر زمین 7 .که مسکین را از خاک برمیدارد، و فقیر را از مزبله برمیافرازد 8 .تا او را با بزرگان بنشاند، یعنی با بزرگان قوم خویش 9 .زن نازا را خانهنشین میسازد، و مادر فرحناک فرزندان هللویا