/آدمک ها/
آدمک هایی از جنس گذر از کارناوال زندگی
سه اپیزودیه تولد برای زندگی مرگ برای فراموشی
فلاش بکی از اشک هایی در آینه ای از تاریخ عکاسی
رمان سقوط عشق یا پوپولیست خوانیه باور عشق در جهان در گذر از سیگنال های خط خطی
متینگ تن هایی شبیه ماهی های مرده از تکه شدن استفراغ مغز از خیال صلح
فلش فیکشن هایی کوتاه شده از رمان های بلند
تیتر اخبار ،آگهی فوت از خط اول اسم
و تمام برداشت های ناتمامی از سکانس های تیپیک سازی برای گیشه هایی در خلوت
حسام الدین شفیعیان
/فرایند زندگی برای فراموشی/
فرایند سکوت مغزی شبیه استعاره ای از خاموشی
تفاله ای از دمنوش آرامش مصنوعی برای هوش های مصنوعی
برایش از فیزیک کوانتونومی میگویی و مغز خسته از فراموشی
آلزایمری از دنیای خاموشی ارامشی از پسامدرن گذشتن از طبل خاموشی
تکرار واژه های تبر خورده چه سخت هست از مرده بخواهی مدهوشی
در دنیایی از کلماتی برای فراموشی
حسام الدین شفیعیان
/خطوط آهنی زندگی/
من در خطوط آهنی زندگیم دریایی هست به وسعت پرچین هایی از صبح بر کاریزماتیک ترین
نبودن های خطوط زندگی
جریان سیال ذهن یا راوی مرده ی قصه ای در انتهای ایستگاهی متروک از مسافر
خاموش فکری روشنگر از فکر بر خطوط احساسات فالش شده
پست مدرنی تاریک از سنت بر تفکیک مترسک قصه های تولستویی بر کتابخانه ای خاک خورده
شنل قرمزی هایی از جنس تکثیر سلول های مرده
روزهای تکراری از ناقوس های نزده از مسیرهایی ناموزون
خورده بورژواهای شکست خورده از خط تولید ایستاده بر نان هایی از چرخش انسان
دگر دیسی زادو ولدی از منهای زندگی در پیرنگی بدون چه گفتن از نشدن های اساس قصه
زندگی را با نت هایی از نزدن آغاز کرد پری دریایی شهر آرزوهای زندگی
حسام الدین شفیعیان
/آدمک ها/
آدمک هایی از جنس گذر از کارناوال زندگی
سه اپیزودیه تولد برای زندگی مرگ برای فراموشی
فلاش بکی از اشک هایی در آینه ای از تاریخ عکاسی
رمان سقوط عشق یا پوپولیست خوانیه باور عشق در جهان در گذر از سیگنال های خط خطی
متینگ تن هایی شبیه ماهی های مرده از تکه شدن استفراغ مغز از خیال صلح
فلش فیکشن هایی کوتاه شده از رمان های بلند
تیتر اخبار ،آگهی فوت از خط اول اسم
و تمام برداشت های ناتمامی از سکانس های تیپیک سازی برای گیشه هایی در خلوت
حسام الدین شفیعیان
/فرایند زندگی برای فراموشی/
فرایند سکوت مغزی شبیه استعاره ای از خاموشی
تفاله ای از دمنوش آرامش مصنوعی برای هوش های مصنوعی
برایش از فیزیک کوانتونومی میگویی و مغز خسته از فراموشی
آلزایمری از دنیای خاموشی ارامشی از پسامدرن گذشتن از طبل خاموشی
تکرار واژه های تبر خورده چه سخت هست از مرده بخواهی مدهوشی
در دنیایی از کلماتی برای فراموشی
حسام الدین شفیعیان
/خطوط آهنی زندگی/
من در خطوط آهنی زندگیم دریایی هست به وسعت پرچین هایی از صبح بر کاریزماتیک ترین
نبودن های خطوط زندگی
جریان سیال ذهن یا راوی مرده ی قصه ای در انتهای ایستگاهی متروک از مسافر
خاموش فکری روشنگر از فکر بر خطوط احساسات فالش شده
پست مدرنی تاریک از سنت بر تفکیک مترسک قصه های تولستویی بر کتابخانه ای خاک خورده
شنل قرمزی هایی از جنس تکثیر سلول های مرده
روزهای تکراری از ناقوس های نزده از مسیرهایی ناموزون
خورده بورژواهای شکست خورده از خط تولید ایستاده بر نان هایی از چرخش انسان
دگر دیسی زادو ولدی از منهای زندگی در پیرنگی بدون چه گفتن از نشدن های اساس قصه
زندگی را با نت هایی از نزدن آغاز کرد پری دریایی شهر آرزوهای زندگی
حسام الدین شفیعیان
/گل/
عطر گل چون بتراود زگل مست کند آن هوای مطلوب
چو به بهرش آدم هر دم چون مطبوع
طلب گل زگلستان کنیو طلب جان زبستان بکنی
که همی عالم از این عشق ورزی شود از مهربانی چو گلستان زیبا
/طلوع/
به تب شعر باران بشو
شور بشو مثنویه رود بشو
شکر بریز
عسل بریز
دو بیتی ختم بریز
ماه بشو
شور دل ما بشو
بهار جانان بشو
شاه غزل خوان بشو
به تار این دل غمین نور بشو
شکن شکر به قهوه ی تلخ اثر مرحم این درد بشو
تا شکنی زخود برون به هم شوی زخود به او
لعل تب هجر تو آسان نبود
مرگ غم دل فراوان نبود
به صبح امید شکن برون بیا
به هم زنی همی زمن طلوع بیا
تار بزن
به شهر غم ساز بزن
ماه من از مه شکنی برون بیا
برون زجا ز ریشه ی فزون بیا
تشنه لبیم تشنه ی تو برون بیا
طلوع بشو
کمی زما زنور بشو
غم شدم از قند دلت که آب شود زغم چرا
چینو چنان دگر بشو
دگر زحال من بشو
مرحم درد من بشو
حسام الدین شفیعیان
/قلم بارانی/
جاده بازم تب رفتن دارد
مرغ باغ دلم میل شکفتن دارد
تار این غم چرا ماتم پنهان دارد
با تب این قلم شعر فراوان دارد
حسام الدین شفیعیان