حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس-5

بنام خدا

--------

خب خلقت آدم و دمیده شدن  .و خلقت حوا,که در بهشت بودند در انواع اقسام میوه ها و زیبایی های بی مثال زدنی بهشت .چون در بهشت بودند و همه  میوه ها و خوراک بهشتی برایشان فراهم.منع شدند از یک میوه.گفته اند سیب یا گندم.گندم یا سیب.سیب میگوییم.و حال انکه   بد و خوب.منظر ازمایش هست.بد یا خوب.همه چی در اختیار اما یک درخت و یک میوه بد.و همه نعمت های دیگر خوب.حس کنجکاوی خود آدم و حوا و وسوسه ابلیس.خوردن میوه ممنوعه.و نوعی  حالت نیاز به بر طرف کردن انچه خوردن.و هبوط و بیرون رانده شدن از بهشت با ازمایش از خوردن میوه ممنوعه.نماد خوب و بد نماد خوردن از انچه منع شدند.و آنچه بود.و ابلیس هم دیگر کامل از انجا هم رانده به زمین فرود آمدند.و زاد ولد و هابیل و قابیل.البته در نوع خودش گفته اند دو خواهر دیگر.اما اگر فرض بر آن گیریم که اینگونه مشکل میخورد.یا قاعده کلی و اساس مشکل میخورد.که ازدواج  با  این گونه.میشود گفت دو فرشته به شکل انسان زن.که اگر از جنس جن باشد نمیشود.زیرا خود شیطان هم در ضمیر انسان نفوذ میکند .و انسانها.شکل پذیری جن به انسان را غیر ممکن میکند.جن از آتش و انسان از گل. و فرشته  یا دو انسان دیگر .اما چون خدا آدم را آفرید و انشعاب و نسل از آدم باشد.که خدا این رسم را بعدن برداشته باشد.همان فرشته محتمل تر است.شکل انسان.خب اینجا هم کمک روح القدس باید بوده باشد.زیرا همچنان که عزرائیل هم فرشته های تحت امر دارد روح القدس که بزرگترین فرشته هست هم حتما همچنان که در زمان حضرت لوط هم دو فرشته به شکل انسان و در زمان حضرت داوود هم دو فرشته به شکل انسان که به هم مشکل داشتند و برای داوری پیش حضرت داوود آمدند.و قضاوت سریع از روی ظاهر و قضاوت های بعدی مثال کشتی و  دارایی زن .و حکمت خدا.و قضاوت صحیح و خوب.اول قضاوت 99 میش و بعد قضاوت درباره شکایت زن از خدا نزد داوود که داوود ثابت کرد حکمت خدا را.البته داوود هم در مزامیر روح القدس را میگوید اما باز نمیکند دقیقان کل امر روح القدس را.که تعریف کلی بدهد از روح القدس.اینگونه جن هم شکل دارد منتها فرق ماهیت شکل آن با انسان فرق دارد همانگونه که فرشته گونه ای دیگر ترسیم میشود.پس میشود گفت فرشته های تحت امر روح القدس.چون تعداد فرشتگان بسیار زیادند.و شیث و ادامه نسل.

و ابلیس وسوسه قتل دو فرزند آدم.یکی به دست دیگری.و قتل هابیل توسط قابیل.شیطان دشمن آشکار انسان هست.زیرا رانده شده از بهشت هست.زیرا آن همه عبادت و منبر جایگاه در آنجا را بخاطر غرور و تکبر از دست داد.و خود را برتر از انسان دانست.

و اول مشکل اینکه خدایی را که آن همه عبادت کرد سر تکبر و غرور از دست داد.خدا میتوانست آنی ابلیس را نابود کند.ولی به او مهلت داد زیرا خداوند این آزمایش را لازم برای بشریت میدانست و هم خواست بفهماند اگر آن همه عبادت کردی این هم مهلت برو تا ببینم کدام ها را اغفال میکنی و کدام ها در توکل بر خدا و ایمان قوی هستند.این مسئله توکل بر خدا لازمه همه انسانها در بشریت هست.و هر جانداری نوعی تسبیح خدا را میگوید.تسبیح بمعنی نوعی ذکر به زبان و حالات و رفتار و زمره نوع خودشان.خداوند به هر پیامبری معجزاتی داد.به حضرت موسی 9 معجزه آشکار.و معجزه شکافتن دریا.که در زندگینامه موسی هست.یا پرندگان و کوهها  را مسخر داوود کرد و سلیمان از جن و انس .و قدرت بدنی داوود و قدرت بدنی سلیمان در مبارزه با شیاطین حمله کننده بر ضعف ایمان.حتی بر یک از پیروان سلیمان که توبه کرد.و یهودا اسخریوطی که گول شیطان را خورد یا پطرس که عیسی را سه بار انکار کرد و توبه کرد.و یهودا اسخریوطی که خود را به دار آویخت.از غذاب وجدان.و 12 حواری عیسی که عیسی در تبلیغ و گرایش آنها به دین او بود.و هفت کلمه عیسی بر صلیب.حتی این مسخیت یهودا اسخریوطی هم در مصائب فیلم بگونه ای در آن تبلور از دیدن مسخ خود بود.که اینگونه تصویر شده بود در فیلم.زیرا به روح القدس و عیسی خیانت کرده بود .و  چون گول رانده شده را خورد.این همان آزمایش خدا بود که مصلحت دید.یا نوح و فرزندش.و آزمایش ابراهیم و آتش و گلستان.فاتح در آزمایش خدا.آزمایشی از  دشمنی شیاطین بر نفوس ادمی بر اولیای خدا.و دشمنی با اولیای خدا.زیرا مسیح که معنی مسح شده بود یعنی پاک کننده از بدی.یعنی زدودن بدی ها.زیرا خود خوب و آزمایش شده الهی بود.و دوستدار آنکه به سمت بدی کسی نرود.و این برخوردهای مهربانانه اش زبانزد حواریون بود.زیرا برخوردی از  مهربانی داشت.و شیاطین از او فراری و دشمن او و پیروانش میشدند و شیاطین در کل از خوبی و  نموداری که انسان نجات یابد فراریند زیرا آنها خواستار غرق انسان هستند نه دست گرفتن از انسان.برای همین شیاطین از عیسی میترسیدند زیرا ابلیس آنها از او میترسید.اما در پی شکست دادن او بود. اما سر نهایت خود ابلیس بود که نعره زد و شکست خورد زیرا مسیح با تصلیب خود  نمودار مصائب برای راهش شد.و آنهایی که گول ابلیس را خوردند شکست خوردند و عیسی پیروز شد زیرا نمودار کاری را میکرد که همان یشوع نجات بخشی بود.و آن انکار نتوانست سد راهش  شود.زیرا انکار در مقابل حق و حقیقت  ضد مسیح بودن شیطان را نشان میدهد.و آنهایی که ضد مسیح شدند از شیطان پیروی کردند.و شد تصلیب.مثل نوح که نجات داد آنهایی را که به او اطمینان کردند.مثل امام حسین (ع) و انبیاء و اولیای خدا.و عیسی و داوود هر دو محبوب انبیا و اولیا خدایند.همچنان که آنها محبوب نزد آنهایند.چون راه درست را رفتند.و سختی کشیدند.و در این راه خواری زمینیان گول خورده شیطان را  نمودار سرافرازی نزد خدا دانستند.زیرا خوار شدن و کشیدن رنج  در این راه یعنی نجات بشریت.و هر کدام کوشیدند نجات دهند بشریت را.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد